باز مرداد از راه رسید همان ماه شومی که رفتن تو را ودرام آه وغم مرا رقم زد. گرچه پنج سال ازپرواز بی بازگشتت میگذرد ولی غم فراغت همچنان باقی است پنج سال پیش در عصر روز نحسی ازپشت یک تنهایی سوزان و غمناک در شهرغریبه ها برای همیشه به سفررفتی .اگرچه درعنفوان جوانی بودی و هزاران هزار آرزوبه دل داشتی،اما چه زود قلب پاکت از تپش ایستاد و چه زود بالهای خسته ات غرق اندوه شد گلهای عشق وامید وآرزوهایت همه نشکفته ،پرپر شد آخر تو از مهر ومحبت پدر ومادر محروم بودی.ودستان پرمهرت هنوز محبت را جستجو می کرد برادرم بعداز تـــــــــــــو دلم چون برگهای زرد پائیزی پر از درد است صدای خش خش برگهای زرد همر,فراغت,همچنان,باقی ...ادامه مطلب